آزمایش های خداوند
در مورد آزمایش انسان چند مسأله را باید مورد بررسى قرار داد:
الف. مگر خدا نمىداند که هر کسى چه کاره است تا لازم باشد او را به وسیله ناگوارىها آزمایش کند؟ (فلسفه آزمایشهاى الهى)
ب. ابزار آزمایش چیست؟
ج. عکس العمل مردم در برابر حوادث تلخ چگونه است؟
د. راه پیروزى بر مشکلات چیست؟
الف. فلسفه آزمایش الهى
شکّى نیست که میان آزمایش ما وآزمایش خدا فرق است؛ آزمایش ما براى شناخت است، امّا آزمایش خدا براى علم وآگاهى به وضع و روحیّه و عکس العمل ما نیست، زیرا او قبل از هر فکر و عملى، مىداند که ما چگونه فکر مىکنیم و چگونه عمل خواهیم کرد، بلکه هدف از آزمایش این است که از ما کارى سر زند و بدین وسیله استحقاق پاداش و کیفر داشته باشیم، زیرا خداوند طبق علم خود به خوبى و بدى شخصى (بدون اینکه او عملى انجام داده باشد) پاداش و کیفر نمىدهد. همان گونه که ما نیز به صرف اینکه بدانیم شخصى بنّا یا آرایشگر خوبى است، یا بدانیم نقّاش و نجّار خوبى است به او مزد نمىدهیم، بلکه اگر براى ما کارى انجام داد، آن وقت او را مستحقّ مزد و پاداش مىدانیم.
ب. ابزار آزمایش
قرآن در این باره مىفرماید: مال و جان انسان، ابزار آزمایش او هستند، «لَتُبْلَوُنَّ فِى اموالکُم وَ انْفُسِکُمْ» « آلعمران، آیه 186» و انسان به وسیله حوادث تلخ و شیرین آزموده مىشود.
«نَبْلُوکُمْ بِالشَرِّ وَ الخَیْر» « انبیاء، آیه 35»
خداوند انسان را گاهى با ترس، گاهى با گرسنگى و زمانى با قحطى و گاهى با از بین رفتن محصولات و گاهى با دیدن داغها و از دست دادن عزیزان و زمانى با دادن نعمت و زمانى دیگر با گرفتن آن، آزمایش مىکند.
ج. عکس العمل انسانها
انسانها دربرابر سختىها وناگوارىها، عکس العمل مختلفى دارند:
گروهى در بلاها و حوادث تلخ، داد و فریاد به راه مى اندازند، به عدل خدا، به لطف و حکمت او و به نظام آفرینش بد مىگویند؛ قرآن این گروه را چنین معرّفى مىکند: «اذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» « معارج، آیه 20» همین که به این افراد سختى و شرّى رسد، داد مىزنند و جزع مىکنند.
گروهى با استقامت وپشتکار سختىها را تحمّل مىکنند و با زبان و دل مىگویند:
«انّا لِلّه و انّا الیه راجِعون» « بقره، آیه 156» ما همه از خدا هستیم و به سوى او بازمىگردیم.
گروهى نه تنها صبر و تحمّل مىکنند، بلکه شکر هم مىکنند. در پایان زیارت عاشورا، در حالى که سر به سجده گذاردهایم مىگوییم: «الّلهُمَّ لَکَ الحَمدُ حَمدَ الشّاکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِم» خدایا! شکر من براى توست، شکرى نظیر شکر یاران امام حسین علیه السلام در برابر سختىها و مصیبتهاى روز عاشورا. آرى، تحمّل سختىها و شهادت در راه خدا، بزرگترین آرزوى اولیاى خداست و همین که به آرزوى خود رسیدند، خدا را سپاس مىگویند.
و گروهى که رشد یافتهتر هستند، آگاهانه و عاشقانه به سراغ بلاها و ناگوارىها مىروند. در اوائل ظهور اسلام که مسلمانان با کمبود وسائل و تجهیزات مواجه بودند، بعضى از یاران پیامبر خدمت آن حضرت رسیده و تقاضاى تجهیز و شرکت در جنگ و جهاد داشتند، امّا پیامبر در پاسخ آنان مىفرمود: من وسیله جنگ (شمشیر و اسب) ندارم تا به شما بدهم. قرآن در مورد آنان مىفرماید: «تَوَلّوا و أعینَهم تَفیضُ مِن الدَّمع حَزَناً ألَّا یَجدوا ما یُنفقون» « توبه، آیه 92» آنان ناراحت و گریهکنان برگشتند که چرا ما نتوانستیم خود را به ارتش اسلام برسانیم و جان خود را در راه دین فدا کنیم.
بنابراین ظرفیّت و عکس العمل مردم در برابر سختى ها و حوادث، متفاوت است؛ یکى از آن فرار مىکند و دیگرى به استقبال آن مىرود. چنانکه اگر پیازى را به کودکى بدهید، همین که دندان روى آن بگذارد و آب از چشم او سرازیر شود، داد و فریاد مىزند و آن را دور مىاندازد، امّا پدر که رشد بیشترى دارد، همین پیاز تند را به سراغش رفته و میخرد.
ادامه دارد…